... جائی برای گریز به تنهائی هام ...

:: Home :: XML ::

۱۳۸۷ دی ۱۵, یکشنبه

به همين سادگی رفتي بي خدا حافظ عزيزم

سهم تو شد روز تازه سهم من اشك كه بريزم

به همين سادگی كم شد عمر گل بوته تو دستات

گله از تو نيست مي دونم خودم اينو از تو خواستم

به جون ستاره هامون تو عزيزتر از چشامي

هر جا هستي خوب و خوش باش تا ابد بغض صدامي

تورو محض لحظه هامون نشه باورت يه وقتي

كه دوستت ندارم اينو به خدا گفتم به سختي

من اگه دوستت نداشتم پاي غمهات نمي موندم

واست اينهمه ترانه از ته دل نمي خوندم

اگه گفتم برو خوبم

واسه اين بود كه مي ديدم

داري آب ميشي مي ميري

اينو از همه شنيدم

دارم از دوريت مي ميرم تا كنار من نسوزي

از دلم نميري عمرم نفسايي كه هنوزي

تورو محض خيره هامون كه نفس نفس خدا شد

از همون لحظه كه رفتي روحم از تنم جدا شد

تو كه تنها نمي موني من تنها رو دعا كن

خاطراتمو نگه دار اما دستامو رها كن

دست تو اول عشقه بسپرش به آخرين مرد

مردي كه پشت يه ديوار واسه چشمات گريه مي كرد گريه مي كرد

گريه مي كرد گريه مي كرد

Posted by AzzA at ۱۳:۵۶::


 
 

  Copyright © 2006      Designed: AzzA