AzzA
... جائی برای گریز به تنهائی هام ...

:: Home :: XML ::

۱۳۸۷ اسفند ۲۴, شنبه

برای اینکه بگویم نرفتی از یادم
به جای هدیه برایت غزل فرستادم
هنوز کوچ تو را کوچه کوچه می گریم
که کوچه گردترینم برس به فریادم
چه می شود که بیایی سراغ من گیری
قدم ز لطف گذاری به غصه ابادم
برای تو تو که دلشوره های شیرینی
قسم به عشق برای همیشه فرهادم
قفس برای من پر شکسته زندان نیست
اگر به دیدنم اید دوباره صیادم
مرا شکستی و دل شاد از شکستن من
به شادمانی تو شادمان و دلشادم
سپرده ام دل خود را به دست عشق و خوشم
که موج غم نکند هیچ گاه بنیادم

Posted by AzzA at ۸:۱۷:: 1 Comments (نظر)::


۱۳۸۷ اسفند ۲۳, جمعه

می خواهم از تو بنویسم برای تو که در تمام لحظاتم وجود داری. خنده هایم برای توست. با تو بودن مرا شاد می کند وبی تو بودن مرا گریان. تو با من هستی در حالی که در کنارم نیستی. تو با منی چون در قلب منی قلبم را با دنیا عوض نمی کنم چون تو در آنی و من تنها تو را دوست دارم که سبزی مانند بهار استواری مانند کوه لطیفی مانند گل و روانی همچون دریا

Posted by AzzA at ۱:۲۹:: 0 Comments (نظر)::


۱۳۸۷ اسفند ۲۲, پنجشنبه

يادته اولين لحظه ديدار قسم خورديم برای هم بشيم يار

گذاشتی منو با دلم گرفتار

راضی شدی به مردن غرورم

به يادم اگه چه از تو دورم

به پات می افتادم چه عاجزانه

اشکهای من ميريخت چه کودکانه

به پای وعده بی اعتبارت

نشسته اين دلم چه صادقانه

راضی شدی به مردن غرورم

به يادم اگه چه از تو دورم

منو تنها نذار رو قلبم پا نذار

به ديدن دلم فقط بيا يه بار

ميون عاشقات منو نذار کنار

من اولين و آخرين خريدار اداتم

هنوزم عاشق لحظه ديدن چشاتم

راضی نشو به مردن غرورم

به يادتم اگر چه از تو دورم .....

Posted by AzzA at ۰:۱۵:: 0 Comments (نظر)::


 
 

  Copyright © 2006      Designed: AzzA