... جائی برای گریز به تنهائی هام ...

:: Home :: XML ::

۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه

بگذار تا بمانم !

بگذار تا برایت بگویم که تا کجا پرواز کرده ام ،

بگذار برایت ترانه ای بخوانم و شاهد رقصیدن تو باشم ،

شاید که دیوانگی ام مرحمی یابد و آرام شود این سروصدای های ناهنجار روح من که دایما نشخوار میشود با زبان سرم ،

نه ! بگذار خاموش بمانم که نمیتوانم از آنچه هستم خود را فراری دهم و آغوش باز کنم به آنچه نیستم !

بگذار اگر که نیستی ، اگر که نخواهی بود ، از این دور دست ها نظاره گر چشمان تو باشم و دلخوش بودنت !

Posted by AzzA at ۲۳:۲۱::


 
 

  Copyright © 2006      Designed: AzzA