... جائی برای گریز به تنهائی هام ...

:: Home :: XML ::

۱۳۸۳ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

نمی خوام مثل همه گریه کنم

زندگی با آدماش برای من یه قصه بود
توی این قصه کسی با کسی آشنا نبود
همه خنجر توی دست و خنده روی لبشون
توی شب صدایی جز گریه بی صدا نبود

نمیخوام مثل همه گریه کنم
دیگه گریه دلو وا نمی کنه
قصه های پشت این پنجره ها
غمو از دلم جدا نمی کنه

قصه ماتم من
هر چی که بود
هر چی که هست
قصه ماتم قلب خسته یه آدمه

وقت خوابه
دیگه دیره
نمی خوام قصه بگم
از غم و غصه برات هر چی بگم بازم کمه

نمیخوام مثل همه گریه کنم
دیگه گریه دلو وا نمی کنه
قصه های پشت این پنجره ها
غمو از دلم جدا نمی کنه

Posted by AzzA at ۰:۴۶::


 
 

  Copyright © 2006      Designed: AzzA